سازمان CyberDissidents بنا شده بود تا پلتفرمی برای انعکاس فعالیتهای اپوزیسیون کشورهای خاورمیانه از جمله ایران باشد، این نهاد بهسرعت خود را به یک پایگاه داده در این حوزه تبدیل کرد.
سرویس سیاست مشرق - سال ۲۰۰۸ سازمانی غیرانتفاعی به نام CyberDissidents، به بهانه حمایت از آزادی بیان و حقوقبشر در فضای آنلاین، تأسیس شد. این سازمان از فعالان سیاسی و سایبری تحتفشار در کشورهای مختلف، حمایت میکرد؛ تمرکز اصلی آن بر کشورهای خاورمیانه بود و تلاش میکرد تا با برجستهکردن حوادث امنیتی و فعالان سایبری، توجه جهانی را به آنها جلب کند. طبیعی بود که چتر حمایت این سازمان مطلقاً برای حوادث امنیتی که در اتاق فکر ایالات متحده آمریکا طراحی میشد باز بود. امروزه این سازمان بهعنوان بخشی از Advancing Human Rights فعالیت میکند و به یک پایگاهداده از نوشتههای مخالفان سایبری تبدیل شده است.
دیوید کیز، فعال حقوق بشر و روزنامهنگار آمریکایی - اسرائیلی، نقش اصلی در راهاندازی این سازمان را داشت. وی پس از همکاری با ناتان شارانسکی، فعال برجسته حقوق بشر و سیاستمدار اسرائیلی، ایده تشکیل CyberDissidents را مطرح کرد. او در این طراحی، از پیشینه و تجربیات خود در روزنامهنگاری برای نشریاتی مثل نیویورکتایمز و واشنگتنپست، استفاده کرد؛ اما مهمتر از آن تجربهاش در سازمان ملل بود که به وی کمک کرد تا سیاستها و ابعاد بینالمللی را وارد این پروژه کند. این همکاری به پروژه CyberDissidents محدود نبود و کیز و شاراسنکی سال ۲۰۱۱، Advancing Human Rights را بهمنظور تمرکز بیشتر در حمایت از فعالان دموکراسی در خاورمیانه، تأسیس کردند.
کارشناسان ایرانی سابق CyberDissidents
این سازمان بنا شده بود تا پلتفرمی برای انعکاس فعالیتهای اپوزیسیون کشورهای خاورمیانه از جمله مصر، ایران، سوریه و عربستان سعودی باشد. CyberDissidents بهسرعت خود را به یک پایگاه داده در این حوزه تبدیل کرده بود؛ هرچند بخشی از دادهها منهدم شده اما اسناد تصویری درباره مخالفان ایرانی وجود دارد که میتوان با افراد فعال در حوزه ایران این سازمان آشنا شد.
احمد باطبی یکی از مهمترین عناصر و تور لیدرهای صهیونیستها در پروژه خط سه وزارت خارجه اسرائیل است، باطبی یکی از عناصر فعال در اغتشاشات هجده تیر ۷۸ بود. نکته جالبتوجه درباره این فرد آن بود که با آنکه میزان تحصیلاتش در حد دوران راهنمایی بود، اما بهعنوان دانشجو در آن آشوبهای سهروزه در تهران فعال شده بود، او پس از گرفتن یک مرخصی استعلاجی از زندان، از کشور متواری شده و با کمک گروهک تروریستی دموکرات کردستان در نوروز ۱۳۸۷، به اربیل عراق گریخت.
باطبی مدتی بعد با تلاشهای حزب تروریستی دموکرات کردستان، به سوئد پناهنده شد، مهاجرت و متواری شدن احمد باطبی مقدمه فعالیتهای سیاسی او در رسانههای فارسیزبان علیه ایران بود. او بدون داشتن هیچ رزومه خاصی در بخش فارسی صدای آمریکا مشغول به کار شد. باطبی در همان ابتدای خروج از ایران، همراه با برخی عناصر ضدانقلاب، یک سازمان ضدایرانی تحت عنوان «مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران» را تأسیس کرده و خود را سخنگوی آن کرد، هزینههای مالی این مجموعه ضدایرانی توسط منافقین تأمین میشد.
نازنین افشینجم، متولد فروردین ۱۳۵۸ در تهران بود که روند فعالیتش پس از مهاجرت، او را به یک شخصیت چندوجهی ایرانی - کانادایی در زمینههای مختلف تبدیل کرد. خوانندگی، ترانهسرایی، آهنگسازی، فعالیت حقوق بشر، مدلینگ و بازیگری، همه از جمله فعالیت او در سالهای اخیر است. وقتی دو سالش بود، به همراه خانوادهاش به کانادا مهاجرت کرد؛ پدرش، احمد افشینجم، قبل از انقلاب مدیر هتل اینترکنتینانتال تهران بود. افشینجم در دانشگاه بریتیش کلمبیا درس خواند و لیسانس روابط بینالملل و علوم سیاسی گرفت، سپس تحصیلاتش در پاریس و انگلستان ادامه پیدا کرد.
سال ۲۰۰۳ در مسابقات دختر شایسته کانادا شرکت کرد و برنده شد و در همان سال، در مسابقه مشابهی که در چین برگزار شد، مقام دوم را به دست آورد. نازنین افشینجم در زمینه حقوق بشر نیز، بهخصوص مسائل ایران، بهشدت فعال شد. سال ۲۰۰۷ فعالیت حقوق بشری وی علیه ایران شدت پیدا کرد و در طراحی کمپین علیه اعدام، تلاشهای موثری از خود نشان داد و موفق شد تاحدودی توجهات جهانی را به خود جلب کند.
سال ۲۰۱۲ با پیتر مککی، وزیر دفاع وقت کانادا، ازدواج کرد. این ازدواج برای فعالیتهای حقوق بشری او محدودیتی ایجاد نکرد و تقریباً از تمام موقعیت و فرصتهای شغلی و شخصی خود، برای فعالیت حقوق بشر علیه ایران استفاده کرده است.
مهرماه ۱۴۰۱، خالد عزیزی دبیرکل گروهک تروریستی دموکرات کردستان، در دیدار با مسئولان سازمان سیا، برای اولینبار، طرح پروازممنوع در کردستان ایران را اعلام میکند، در آن روزها سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات درخشان پاکسازی لانه تروریستها در کردستان عراق را آغاز کرده بود. در کنفرانس هلیفکس، علاوه بر حامد اسماعیلیون و مصی علینژاد، نازنین بنیادی، جیسون رضاییان (جاسوس هستهای)، نازنین افشین جم، نیز حضور داشت.
اروین کاتلر، متولد ۱۹۴۰ در مونترآل، حقوقدان، سیاستمدار و فعال حقوقبشر کانادایی است که در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۵، نماینده مجلس عوام کانادا بوده است. از ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶، در دولت پل مارتین، وزیر دادگستری و دادستان کل کانادا بود. او در دانشگاه مکگیل، حقوق خوانده و سابقه تدریس در این دانشگاه را هم دارد. کاتلر سابقه طولانی در فعالیتهای حقوق بشری دارد و در مسائل بینالمللی، مثل دیوان کیفری بینالمللی، نقش مشاور داشته است.
تبار یهودی کاتلر باعث میشود که بهعنوان رئیس کنگره یهودیان کانادا منصوب شود. بهخاطر فعالیتهایش در حوزه آزادی بیان، حقوق اقلیتها و مبارزه با یهودستیزی، خود و خانواده را در دولت رژیم صهیونیستی، بیمه شده است. دخترش میکال کاتلر وونش، به اعتبار فعالیتهای پدر، سابقه نمایندگی در کنست رژیم را در کارنامه خود دارد.
رد پای کاتلر هم در مسائل حقوق بشری ضدایران دیده میشود، او بارها وکالت زندانیان سیاسی ایرانی را بر عهده گرفته و از حامیان جدی پیشبرد پروژه تحریم مقامات ایرانی در کانادا بوده است. سال ۲۰۱۷ در سنای کانادا، دوشادوش نماینده سازمان تروریستی منافقین، از لایحه تحریم غیرهستهای ایران دفاع کرد که البته با مخالفت جامعه ایرانی - کانادایی رد شد. اتصال او با منافقین در این پروژه تحکیم پیدا کرد و ادامه همکاریها باعث شد تا به نماینده سازمان وابسته به منافقین در کمیته روابط خارجی سنای کانادا تبدیل شود. البته این موضوع موجب توقف کاتلر نشده و در ادامه بر تروریستی شناختهشدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جهان بینالملل پافشاری کرد.
کاتلر در پارلمان کانادا بهعنوان یک چهره ضدجمهوری اسلامی شناخته میشود و فعالیتهایش اغلب همراستا با سیاستهای اسرائیل و فشار بر ایران بوده است. او در زمره بزرگترین سیاستمداران حامی رژیم صهیونیستی در کانادا قرار دارد و اعضای نهاد تروریستی موسوم به اتحاد علیه ایران هستهای (UANI) است که خفهکردن شریان اقتصادی، قطع فروش نفت کشورمان و نیز ممانعت از ارتباط شرکتهای سازنده واکسن کرونا با ایران در اوج پاندمی، از جمله اقدامات این نهاد تروریستی است. باید گفت که کاتلر یک شخصیت تأثیرگذار در سیاست و حقوق بشر در کانادا است.
لازم به ذکر است که کاتلر یهودیتبار، مدافع خروج تروریستهای سازمان منافقین از لیست تروریسم آمریکا هم بوده. اورشلیم پست در فوریه ۲۰۱۲ در همین رابطه نوشت که سه فعال یهودی نظیر کاتلر بهعنوان صداهای همسو با اسرائیل در کانادا در تلاش هستند که سازمان منافقین را از فهرست تروریسم آمریکا حذف کنند. در نتیجه هم منافقین در سال ۲۰۱۲ از لیست تروریسم حذف شدند!
کلیه افرادی که به آنها اشاره شد، در سازمان CyberDissidents، رشد و ارتقا پیدا کردند. احمد باطبی، نازنین افشینجم، اروین کاتلر و اسامی دیگری نظیر سولماز شریف، جیمز پنس و دوید کیز که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، در این نهاد پرورشیافته و قاعده پروندهسازی علیه ایران به بهانههای حقوق بشری را فراگرفتند.
جوان بزک شده نام آشنا در پروژه CyberDissidents
در میان اسامی که ذکر شد، نام یک فعال ضدایرانی دیگر هم در مطالب این سازمان، به چشم میخورد. CyberDissidents در سال ۲۰۰۹، از جوانی به نام حسین رونقی بهعنوان زندانی سیاسی ایران که به ۱۵ سال حبس در زندان اوین محکوم شده، رونمایی میکند.
این پروژه در بخش معرفی مخالفان سیاسی در خاورمیانه به حسین رونقی ملکی، وبلاگنویس و فعال سیاسی ایرانی که به دلیل همکاری و نقشآفرینی در فتنه سبز بازداشت شده بود، میپردازد. در این معرفینامه تأکید شده بود که حسین رونقی ملکی با نام مستعار بابک خرمدین، در شبکههای اجتماعی فعالیت میکرد و پس از انتخابات ۸۸ ایران بازداشت شد. در گزارش CyberDissidents، به دورغ ادعا شده بود که رونقی در زندان تحت شکنجه قرار گرفته و با وضعیت جسمی نامناسبی روبهرو شده و در نهایت چندین بار از خدمات پزشکی محروم مانده است.
طبق این اسناد، گویا از همان ابتدا حسین رونقی با ادعاهای جنجالی نظیر بیماری و عدم دریافت خدمات پزشکی، سعی داشته خود را محور توجه سازمانهای حقوق بشری و رسانههای ضدانقلاب قرار دهد. حسین رونقی در این سالها بهخصوص پس از ۱۴۰۱، با شایعات خرُدشدن پا در زندان و اعتصاب غذا با عسل و ارده شناخته شده است، اما این اخبار جعلی مطلقاً مربوط به اغتشاشات ۱۴۰۱ نیست و در گذشته نیز چنین ادعاهایی در او دیده میشود.
اعتصابغذا، تخلیه کلیه، شکستهشدن دستوپا در زندان، همه اینها خلاصه اخبار دوران محکومیت حسین رونقی بود. پس از آزادی او از زندان، وبلاگنویسی خود را در فعالیت در توئیتر ادامه داد و به کارشناس شبکههای فارسیزبان تبدیل شد. مدتی از وخامت حال و بیماری شدید او خبری نبود تا اینکه در آشوبهای ۱۴۰۱، دوباره بازداشت شد. این بار جدیتر از قبل، رسانههای معاند از او بت ساختند و ادعاهای جعلی جدیدی درباره با وضعیت سلامت او در زندان مطرح کردند.
در آن ایام، یکی از همبندهای رونقی به نام علی نوری، زندانی بند ۴ اوین، پس از آزادی، درباره ماجرای اعتصاب و شکستگی پاهای حسین رونقی نوشته بود:
رونقی موقعی که به زندان آمد هیچ سیب بدنی ای نداشت و پاهایش کاملاً سالم بود. زمانی هم که توسط زندانیهای سیاسی دیگر مدامتر و خشک میشد، مصرف عسل و ارده بخشی از اعتصابش بود. قصد صحبت درباره حواشی نمایش اعزامش به بیمارستان را ندارم، بعد از آمدن از بیمارستان در یک سوئیت اختصاصی تحت درمان با سرم و مکمل و ویتامین بود و چند روز بعد هم آزاد شد.